در جمهوری اسلامی از همان ابتدا که اسلام بر قانون برتری یافت همیشه در جامعه حق زن نادیده گرفته شد ولی همه باهم باید در این مشکل اساسی و ریشه ای دیت در دست هم دهیم و زنان را به جایگاه والای خود و برابری حقوقشان برسانیم.
حتی اگر لازم است به جدایی دین از سیاست اهتمام بورزیم.
باید بدانیم که :
زنی که بلند میخندد "بیحیا" نیست، "سرزنده" است.
زنی که وقت طلاق حقوقش را بخواهد "دزد" نیست، "آگاه" است.
زنی که بلد است حقش را بگیرد "سلیطه" نیست، "توانمند" است.
زنی که هیچگونه مزاحمت و آزار را برنمیتابد "مادر فولاد زره" نیست، "آزاده" است.
زنی که تنها به سفر و راههای دور و دراز میرود "ول" نیست، "جهاندیده" است.
زنی که طلاق گرفته "مطلقه" نیست، "مجرد" است.
دختری که ازدواج نکرده "ترشیده" نیست، "مستقل" است.
زنی که شوهرش مرده "بیوه" نیست، زن "مجرد" است.
زنی که ظاهر جذابی دارد "جیگر" یا "هلو" نیست، "زیبا" است.
زنی که تنها با فرزندانش زندگی میکند "بیسرپرست" نیست، "سرپرست خانوار" است.
زنی که هنرمند فعال در اجتماع است "هرجایی" نیست، " مایه افتخار" است.
دختری که باکره باشد "دستنخورده" نیست، "دوشیزه" است.
دختری که نامزدیاش به هم خورده "دستخورده" نیست. "دلشکسته" است.
زنی که نگران زنان سرزمینش باشد "فمنیست کلهخراب" نیست، "دلسوز" است.
فرهنگ لغاتمان را اصلاح کنیم.
خشونتها خودبخود کاسته خواهد شد.
با هم مهربان باشیم.
"الهام فلاح"
نظرات
ارسال یک نظر